افعالی که بعد از آنها فعل ing دار به کار می رود
در زبان انگلیسی افعالی وجود دارند که اگر بخواهیم بعد از آنها فعل دیگری را به کار بگیریم باید آن فعل به صورت ing دار استفاده شود. به چنین افعالی، افعال Gerund گفته می شود. در زیر لیست افعال پرکاربردی که به این صورت استفاده می شوند آمده است.
| enjoy | لذت بردن |
| dislike | نپسندیدن |
| finish | تمام کردن |
| avoid | اجتناب کردن |
| imagine | تصور کردن |
| mind | یاداوری کردن |
| suggest | پیشنهاد دادن |
| miss | از دست دادن |
| consider | در نظر گرفتن |
| practice | تمرین کردن |
| admit | اقرار کردن |
| deny | انکار کردن |
| appreciate | قدردانی کردن |
| delay | تاخیر انداختن |
| regret | پشیمان شدن |
| quit | خارح شدن |
| resist | مقاومت کردن |
| risk | ریسک کردن |
| prefer | ترجیح دادن |
| understand | فهمیدن |
| involve | شامل شدن |
| tolerate | تحمل کردن |
| complete | کامل کردن |
| anticipate | پیش بینی کردن |
| keep | نگه داشتن |
| postpone | به عقب انداختن |
| help | کمک کردن |
| give up | تسلیم شدن |
| like | دوست داشتن |
| love | عاشق شدن |
| hate | متنفر بودن |
| begin | شروع کردن |
| continue | ادامه دادن |
در ادامه برای هر یک از این افعال مثالی آورده شده تا به درک بهتری از آن برسید:
I enjoy listening to music in my free time.
در اوقات فراغت از گوش دادن به موسیقی لذت می برم.
I dislike waking up early in the morning.
من دوست ندارم صبح زود از خواب بیدار شوم.
She finished reading the book in one day.
او خواندن کتاب را در یک روز تمام کرد.
He avoids eating spicy food because it upsets his stomach.
از خوردن غذاهای تند پرهیز می کند زیرا معده او را ناراحت می کند.
I can imagine myself living in a big city someday.
می توانم خودم را تصور کنم که روزی در یک شهر بزرگ زندگی می کنم.
Do you mind if I ask you a personal question?
آیا اشکالی ندارد که من یک سوال شخصی از شما بپرسم؟
He suggested going to the beach instead of the park.
او پیشنهاد کرد به جای پارک به ساحل بروید.
I miss spending time with my friends and family.
دلم برای وقت گذرانی با دوستان و خانواده ام تنگ شده است.
She is considering changing her major in college.
او در حال بررسی تغییر رشته خود در دانشگاه است.
I need to practice speaking English more often.
من باید مکالمه انگلیسی را بیشتر تمرین کنم.
He admitted making a mistake and apologized.
او به اشتباه خود اعتراف کرد و عذرخواهی کرد.
She denied stealing the money from the cash register.
او سرقت پول از صندوق را انکار کرد.
I appreciate your help with this project.
از کمک شما در این پروژه قدردانی می کنم.
Don't delay in submitting your application for the job.
در ارسال درخواست خود برای شغل معطل نکنید.
He regrets not studying harder for the test.
پشیمان است که برای امتحان بیشتر درس نخوانده است.
She quit her job because she was unhappy with the work environment.
او شغلش را رها کرد زیرا از محیط کار ناراضی بود.
I resist the temptation to eat junk food.
من در برابر وسوسه خوردن غذاهای ناسالم مقاومت می کنم.
He risks losing his job if he doesn't show up on time.
اگر به موقع حاضر نشود، خطر از دست دادن شغل خود را دارد.
She prefers watching movies at home instead of going to the cinema.
او به جای رفتن به سینما ترجیح می دهد در خانه فیلم ببیند.
I understand the importance of exercising regularly.
من اهمیت ورزش منظم را درک می کنم.
The project involves working with a team of experts.
این پروژه شامل کار با تیمی از متخصصان است.
I can tolerate the noise outside my apartment because I wear earplugs.
من می توانم سر و صدای بیرون آپارتمانم را تحمل کنم زیرا گوش گیر می زنم.
She completed the assignment ahead of schedule.
او این وظیفه را زودتر از موعد مقرر انجام داد.
I anticipate having a great time on my vacation next week.
من پیش بینی می کنم در تعطیلات هفته آینده اوقات خوبی را سپری کنم.
Please keep the noise down, I'm trying to concentrate.
لطفا سر و صدا را کم کنید، من سعی می کنم تمرکز کنم.
Let's postpone the meeting until next week.
جلسه را به هفته آینده موکول کنیم.
Can you help me carry these boxes to the car?
آیا می توانید به من کمک کنید این جعبه ها را به ماشین حمل کنم؟
He gave up smoking two years ago and hasn't looked back.
او دو سال پیش سیگار را ترک کرد و به گذشته نگاه نکرده است.
I like spending time with my family on weekends.
من دوست دارم آخر هفته ها با خانواده ام وقت بگذرانم.
She loves playing tennis in her free time.
او عاشق بازی تنیس در اوقات فراغت است.
I hate doing the dishes after dinner.
من از شستن ظرف ها بعد از شام متنفرم.
He began working on the project last week.
او هفته گذشته کار روی این پروژه را آغاز کرد.
She continued reading the book until the end.
او به خواندن کتاب تا پایان ادامه داد.
همچنین در این بخش می توانید داستانی را با استفاده از افعال Gerund به همراه معنی فارسی آن بخوانید:
جدیدترین ها
جدیدترین مطالب و مقالات انگلیسی
جدیدترین ها
پربازدیدترین مطالب و مقالات انگلیسی
